به گزارش صد کادو، یک پژوهشگر اظهار داشت: تعامل والدین با فرزندان به سبب مسائل اقتصادی که وجود دارد، کمتر شده است.
به گزارش صد کادو به نقل از مهر، نودوپنجمین نشست کتابخانه مرجع کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با موضوع «الگوی ارتباطی والدین و فرزندان و نقش ادبیات کودکان در بهبود این ارتباط» با حضور منصور ساعی پژوهشگر و محبوبه نجف خانی مترجم کتاب های کودکان و نوجوانان اجرا شد.
در ابتدای این جلسه منصور ساعی دکترای علوم ارتباطات اظهار داشت: رابطه والدین و فرزندان در پنج دهه گذشته در جامعه ایران به یک مسئله تبدیل شد. علت این چالش نیز نادیده گرفتن مسائل خانواده است که آنرا تبدیل به بحران کرده است.
وی افزود: در خانواده گسترده ایران چند نسل در کنار یکدیگر زندگی می کردند. تعامل ها و ارتباط ها «میان فردی» سنت راهبر و عمودی و سلسله مراتبی بود و همچنان هم این سنت دیده می شود. علاوه بر این خانواده فقط یک واحد اقتصادی نبود و اجتماعی هم بود و نداشتن تحرک جغرافیایی و مکان مندی خانواده از دیگر خاصیت هایش بود. امروز برای ازدواج، فرزندان خودشان انتخاب کننده هستند و دیگر خانواده انتخاب ندارد. از طرف دیگر داشتن فرزندان زیاد به عنوان نیروی کار را در خانواده داشتیم، در صورتیکه امروز با کاهش شدید زاد و ولد مواجه هستیم، چونکه تعداد بازیگران خانواده کمتر و کنش های ارتباطی نیز کمتر شده است. جامعه ایرانی در چهار دهه گذشته تغییرات سریع و مختلفی را تجربه کرده است. چونکه با تغییر ساختار سیاسی خانواده خودرا از مرجعیت جامعه پذیری کنار می کشد و همه چیز فرزندان را به مدرسه، جامعه و دولت می سپارد.
ساعی اظهار داشت: توسعه شهرنشینی، توسعه فناوری، ورود ماهواره و گستردگی آموزش عمومی و جا افتادن خانواده هسته ای و کوچک شدن خانواده از دیگر عواملی است که می توان به آن اشاره نمود. به سبب مسائل اقتصادی که وجود دارد والدین تعاملشان با فرزندان را کمتر کرده اند.
وی اضافه کرد: هر فردی اولین جایی که تعاملات میان فردی را تجربه می کند در کانون خانواده است و بوسیله آنها یاد می گیرد که چگونه فکر یا گفت و گو کند. علاوه بر این فرد رشد و بلوغ هیجانی و عاطفی را در خانواده آموزش می بیند. هنوز هم در جامعه خانواده نهاد مهمی است و پیشران تغییرهای اجتماعی است.
شب، فرصت طلایی خانواده
این پژوهشگر درباره ی فرصت های ارتباطی اعضای خانواده در یک روز اظهار داشت: گردهمایی خانواده در هنگام شب بیشتر است و در روز به سبب اشتغال والدین ناپایدار است و اعضا فرصت تعامل کمتری با هم دارند. اغلب خانواده ها در هنگام صرف شام به دور هم جمع می شوند اما باز هم گفت وگوها کوتاه بوده و عمیق نیست، چونکه یا در رسانه ای مجازی حضور دارند و یا به کارهای خود می پردازند. از طرف دیگر به سبب شخصی سازی انجام شده، تماشای فیلم به شکل دسته جمعی کمتر است. خستگی والدین از کار و حوصله نداشتن والدین زمانی برای بحث و گفت و گو باقی نمی گذارد و همین طور به سبب ناکارآمدی نظام آموزشی، والدین دغدغه آموزش را هم دارند در صورتیکه خانواده فقط باید وظیفه تربیتی را برعهده داشته باشد. به صورتی این وظیفه امروز جابه جا شده است و دولت کار خانواده را انجام داده و خانواده وظیفه دولت را که آموزش است برعهده دارد و این دفعه سنگین روی دوش خانواده وقتی برای ارتباطات باقی نمی گذارد.
دور شدن خانواده از فراغت گروهی
این دکترای علوم ارتباطات به برنامه های فراغتی خانواده اشاره نمود و اظهار داشت: بازی های گروهی، سینما رفتن، سفر رفتن و… سرشار از ارتباطات می توانند باشند اما به سبب درگیری معیشت، خانواده خیلی روی این امر نمی تواند برنامه ریزی داشته باشد. در صورتیکه در گذشته همه چیز در کنار هم بود و برنامه ریزی برای فراغت داشتند. در برنامه های فراغتی، خانواده می تواند از آرزوها و آرمان های نوجوانش مطلع شود و یا بالعکس نوجوان از آرزوها وآرمان های والدین باخبر شود.
وی افزود: در جامعه آماری ۴۰ نفره پژوهش ما تنها هشت خانواده به شکل مشخص برنامه برای فراغت داشتند. بیشتر یا به شکل فردی و یا با همسالان خود اوقات فراغت را سپری می کردند. خانواده امروز تنهاست و احساس می کند کسی به او توجه نمی نماید. از همین رو راهبرد خشونت آمیز بیشتر می شود. نهادهای بیرونی باید خانواده را بیشتر حمایت کنند که اینطور نیست. وقتی خودآگاهی وجود نداشته باشد والد نقش تربیتی خودرا به درستی ایفا نمی کند و برنامه ای هم دراین زمینه برایش وجود ندارد.
خستگی و بی حوصلگی
ساعی به عوامل کاهش گذراندن فراغت با والدین اشاره نمود و اظهار داشت: خستگی و بی حوصلگی از کار بی وقفه والدین، نداشتن عادت و برنامه سفر و بیرون رفتن خانوادگی، غرق شدن توأمان والدین و فرزندان در دنیای مجازی و آنلاین، لذت نبردن از بودن و همراهی با والدین، شرکت فرزندان در کلاس های هنری، مهارتی و توسعه فردی و مطالعه درسی و انجام تعهدات مدرسه همچون مواردی هستند که دراین زمینه موثرند. والدین از آنجا که خود نصیحت شده اند احساس می کنند در مقابل نسل جدید نیز به همین شکل باید رفتار داشته باشند در صورتیکه نسل امروز که نسل «z» خوانده می شود از نظر دانشی از والدین جلوتر هستند و پذیرای این نصیحت ها نیست. اینجاست که خانواده باید خودرا از نظر دانشی با فرزند خود همسو کند.
وی درباره ی الگوی ارتباطات کلامی والدین و فرزندان اضافه کرد: بیشتر الگوی ارتباطی جدلی است و والدین می کوشند بچه ها را به مبارزه بطلبند و همین بحث و جدل به وجود می آورد. از طرف دیگر خانواده همچنان فرزند نوجوان خودرا کودک می داند در صورتیکه او تجربه کودکی را پشت سر گذاشته و خانواده باید این را بپذیرد. والدین باید خودرا به جهان فرزندشان نزدیک کنند تا این فاصله کمتر شود.
کم رنگ شدن ابراز احساسات
وی اضافه کرد: درحالی که نقل خاطرات والدین در خانواده بسیار اهمیت دارد، چونکه جنبه خودافشایی دارد و این به نوجوان یاد می دهد که اگر اشتباهی کرده است و یا شکستی خورده است آنرا بیان کند و بپذیرد به صورتی این خودافزایی به صمیمیت رابطه والدین و فرزندان کمک می نماید و نسل جدید یاد می گیرد که از تجربیات والدین استفاده نماید. صحبت درباره ی کتاب یا فیلم می تواند به ایجاد یک گفتگو و بحث بین والدین و فرزندان نوجوان تبدیل گردد درحالی که امروز این اتفاق کم رنگ شده است، چونکه عمدتا خانواده ها اهل مطالعه نیستند و فرزندان نیز اغلب کتاب های درسی خودرا مرور می کنند و همین عامل جای بحث و گفتگو برای موضوعات مختلف را باز نمی گذارد.
در ادامه این جلسه محبوبه نجف خانی مترجم کتاب های کودک و عضو شورای کتاب کودک به بازار نشر این حوزه اشاره نمود و اظهار داشت: نسل جدید، نسل بطورکامل متفاوتی است و باید درباره ی آنها بازبینی کرد. نسل ما نسل تحکم بود، درحالی که نسل امروز اینگونه نیست و باید گفتگو نماییم و بیش از هر چیز شنونده باشیم. امروز باید با کودک و نوجوان از جزییات صحبت کرد تا ارتباط بیشتری برقرار شود.
وی افزود: امروز در بازار نشر ناشران نوظهوری آمده اند که کارمند مترجم دارند و دیگر خبری از خانواده نشر نیست. متأسفانه نگاه به جوایز و فروش آن محصول بیش از محتوای آنست و همسویی با مسائل روز چندان قابل توجه نیست.
نجف خانی با اشاره به نبود مشاور در مدارس توضیح داد: متأسفانه در مدارس ما مشاور و یاریگر خوب حضور ندارد، درحالی که این افراد نقش بسیار مهمی دارند و اگر هم باشند اغلب حرفه ای نیستند. حضور مشاور سبب می شود تا بچه ها به خودافشایی دست بزنند. بطور مثال در کتاب «کمی تا قسمتی معمولی» به نقش بسیار مهم مشاور اشاره شده است.
وی اضافه کرد: کارل گوستاو یونگ می گوید نسل جدید با اسطوره بیگانه است اگر اسطوره ها را خوب بشناسد خیلی از مسائل را آسان تر می تواند درک کند. اسطوره ها نماد هستند و اگر خانواده ها در این زمینه با دانش با فرزندان شأن ارتباط برقرار کنند بسیار نقش پررنگی خواهند داشت. در کتاب ها شاید بسیاری اوقات خانواده حضور نداشته باشد و یا فرزند تک والد باشد؛ اما نقش افراد همراه باید در نظر گرفته شود. نمونه خوب آن در کتاب «ماتیلدا» به معرض نمایش گذاشته شده که دقیقاً این شخصیت یاری گر را که معلم است می بینیم.
در پایان این جلسه دو سخنران به سوالات مخاطبان خود که در سالن و یا بوسیله فضای مجازی در اسکای روم و نرم افزار شاد حضور داشتند، پاسخ دادند.
از حدود ۶۰ هزار عنوان کتابی که در کتابخانه مرجع کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان وجود دارد، ۳۱۳ عنوان کتاب با موضوع کودک و مادر، ۲۲۷ عنوان با موضوع پدر و کودک و ۱۷۶ کتاب با محوریت خانواده است.
منبع: sadkado.ir
categories & tags
In جشن, جشنواره, کادو, هدیه
By آموزش, ارتباطات, سفر, شركت