ابراهیم فیاض: مولوی و حافظ سبب انحطاط و فردوسی سبب پیشرفت است

    Home  /  جشن  /  ابراهیم فیاض: مولوی و حافظ سبب انحطاط و فردوسی سبب پیشرفت است

ابراهیم فیاض: مولوی و حافظ سبب انحطاط و فردوسی سبب پیشرفت است Image

ابراهیم فیاض: مولوی و حافظ سبب انحطاط و فردوسی سبب پیشرفت است

صد كادو: ابراهیم فیاض معتقد است: تفكرات مولوی و حافظ سبب انحطاط و حكمت فردوسی سبب پیشرفت ایران است.
به گزارش صد كادو به نقل از ایسنا، این جامعه شناس در همایش «بازتولید حكمت فردوسی در فرایند فرهنگ ایرانی» كه در حوزه هنری انقلاب اسلامی خراسان رضوی برگزار شد، اظهار نمود: در ایران همیشه بین عرفان و حكمت جنگ وجود داشته است. یكی از اشكالات ما وجود اندیشه های افرادی همچون مولوی و حافظ در برابر حكمت است. متاسفانه پس از انقلاب اشعار حافظ كه هویت ملی در آن وجود ندارد رواج بیشتری یافت و شاهنامه كه تاریخ این مملكت است، حذف شد. این امر سبب انحطاط آینده هم می شود، در نتیجه مردم به غرب گرایی روی می آورند.
او همینطور اظهار داشت: یكی از موضوعاتی كه در فردوسی شناسی می توان به آن پرداخت این است كه چرا به وی لقب حكیم داده اند. می دانیم كه حكمت ماده حكومت است و بدون آن نمی توان حكومت را اداره كرد. فردوسی مجموعه اندیشه ای است در قدرت حكومت. اگر فردوسی نبود، امروزه تفكر و زبان مردم به عربی بود.
فیاض در ادامه بیان كرد: یكی از كارهای بزرگ فردوسی این است كه از اسطوره به تاریخ رسیده است. در پست مدرنیسم تاریخ به صورت داستان درآمده و این امر تحول بزرگی است. فردوسی اسطوره را از هخامنشیان حذف و وارد اشكانیان كرد، سپس آن را به ساسانیان انتقال داد. هر بیت شاهنامه فلسفه خاص خویش را دارد. در اشعار وی تلفیقی از مضامین اسطوره ای و تاریخی را می توان دید. امكان دارد در یك مصرع پراگماتیسم و در مصرع بعدی پدیدارشناسی به كار رفته باشد و اشعار وی چارچوب مشخصی ندارد.

او اظهار داشت: تاریخ نشان داده كه فردوسی فیلسوف بزرگ كشور ما است. خرد، راستی، درستی، دین و دانش پنج عنصری است كه در اشعار فردوسی تكرار می گردد. اگر این عناصر همیشه در كنار یكدیگر باشند یك حكومت عدالت گرا به وجود می آید. در اشعار فردوسی چهار فرهنگ ترك، روم، چین و عرب را می توان مشاهده كرد. فردوسی با میان فرهنگی بودن ایران كاملا واقع گرایانه برخورد كرده است.

این جامعه شناس اظهار نمود: فردوسی حكیم است و نمی تواند عارف باشد. فردوسی به نقد اجتماعی می پردازد كه اگر آن را حذف نماییم از شاهنامه چیزی باقی نمی ماند. ما ادبیات داستانی را فلسفه انضمامی می نامیم و شاهنامه فردوسی از این نوع است. نتیجه داستان های فردوسی كه دیالوگ های فراوانی دارد حكمتی، فلسفی و تاریخی برای حكومت است.

فیاض اظهار داشت: آغاز تمدن سازی هنگامی است كه اشعار فردوسی به فلسفه تبدیل می گردد. فردوسی با ساختار دین، هنر، ادبیات و فلسفه به یك چارچوب تمدن رسید. پس از فلسفه باید به حقوق پرداخت. محال است پس از فلسفه مدنیت به وجود نیاید. تاریخ، فلسفه و حقوق سه وجه یك مبحث هستند.

Author | صدکادو Comments | دیدگاه‌ها برای ابراهیم فیاض: مولوی و حافظ سبب انحطاط و فردوسی سبب پیشرفت است بسته هستند Date | 17/07/2018

categories & tags