
صد کادو: فضل الله نیک آیین یکی از همراهان آیت الله خامنه ای رئیس جمهوری وقت ایران در مسافرت سازمان ملل بود که مسئولیت ترجمه نطق و مصاحبه ها را بر عهده داشت که خاطراتی از آن ایام بیان کرده است.
به گزارش صد کادو به نقل از مهر، شهریور ۱۳۶۶ برای اولین بار بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، رئیس جمهوری ایران بمنظور شرکت در اجلاسیه سالانه سازمان ملل متحد به نیویورک سفر کرد. حضور در نیویورک، در حالی که خیلی از فرصتهای دیپلماسی در سایه جنگ تحمیلی با عراق از جمهوری اسلامی دریغ شده بود، یک نقطه عطف به شمار می آمد. به ویژه آن که حضرت آیت الله خامنه ای در شرایطی پای به مقرّ سازمان ملل گذاشتند که ایران، علاوه بر جنگ تحمیلی عراق، تحت تهدیدات همهجانبه آمریکایی ها در خلیج فارس قرار داشت؛ تهدیدی که بامداد همان روز به وقوع پیوست و در حالی که قرار بود آیت الله خامنه ای در عصر سی ویکم شهریور در مجمع عمومی سازمان ملل سخنرانی کنند، نیروی دریایی متجاوز آمریکا در خلیج فارس به کشتی ایران اَجر حمله کرد و آنرا به تصرّف درآورد.
آمریکایی ها مدّعی شدند که ایران اَجر درحال مین گذاری در خلیج فارس بوده است! این ادّعا و پویش تبلیغاتی سنگینی که بدنبال آن در رسانه های وابسته به جریان استکبار جهانی به راه افتاد، نشان می داد که آمریکایی ها برنامه ویژه ای برای تحت الشّعاع قرار دادن سفر رئیس جمهوری ایران و اِعمال فشار بر هیأت ایرانی دارند. بااین حال، آیت الله خامنه ای برنامه از پیش تعیین شده خود برای انجام ملاقات های سیاسی و مصاحبه های مطبوعاتی را بدون هیچ نوع تغییری دنبال کردند و به ویژه امکانات رسانه های موجود را در خدمت بیان دیدگاه ها، مواضع و منافع جمهوری اسلامی ایران به کار گرفتند.
یکی از همراهان حضرت آیت الله خامنه ای که مسئولیّت ترجمه نطق رئیس جمهوری وقت ایران در صحن سازمان ملل و مصاحبه های مطبوعاتی و تلویزیونی را بر عهده داشت، فضل الله نیک آیین بود؛ زبان شناس و استاد دانشگاه. نیک آیین در گفت و گویی با دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای به بیان خاطراتی از آن سفر تاریخی پرداخته است که سه خاطره از آن سفر در قسمت «درس و عبرت تاریخ» رسانهی KHAMENEI.IR ایشان انتشار یافته است:
مصاحبه با تد کاپل شاید یک ونیم ساعت طول کشید. حالا من نمی دانم مصاحبه را چه کسی ترتیب داده بود، امّا قاعدتاً جزو درخواست هایی بوده که کرده بودند. شاید هم آنهایی که مقیم بودند، گفته بودند که این تد کاپل معروفیّت دارد و برای شبکه ای است که زیاد گوش می دهند. بنابراین این گفتگو در واقع برای معرّفی ما بود. مترجم این گفتگو هم من بودم که واقعا برایم فشار داشت؛ چونکه بخصوص زمانی که خودت به عنوان مترجم، صاحب فکری و درعین حال قدری هم وسواس در گفتنِ انگلیسیِ دقیق داری، این ها مانع می شود برای ترجمه فوری؛ علاوه بر این که ما هم کتبی کار می کردیم. اینست که من در آن چند برنامه ای که آنجا ترجمه کردم، خیلی جان کندم! اتّفاقاً یکی از نویسندگان فاینشنال تایمز نوشته بود که مترجم آقای رئیس جمهوری مترجم دقیقی بود که با حالت (laborious)، یعنی با یک زحمت و تلاش زیاد، کار را انجام داد. البتّه آقا به من لطف هم داشتند.
یادم هست در آغاز جلسه صبحانه با روزنامه نگارها که در آن جلسه هم آدم های بزرگی بودند و آقا هم همه پرسش ها را خوب جواب دادند همه اشخاصی را که در هیأت ایرانی یک سِمتی داشتند معرّفی کردند؛ یکی مثلا معاون وزیر خارجه بود، یکی وزیر خارجه، یکی رئیس تشریفات. آقای حسن مشهدی، از مترجمان وزارت خارجه که این کار را می کرد، بغل دست آقا بود، من هم این طرف نشسته بودم؛ ناگهان دیدم مشهدی به من که رسید اظهار داشت: And Doctor Nikayien، مشاور رئیس جمهوری (adviser). برنامه که به اتمام رسید، من به آقای مشهدی گفتم تو در ترجمه کردنت چرا یک چیز بیخودی راجع به من گفتی؟ گفت نه، آقا فرمودند؛ فرمودند آقای نیک آیین را بگویید مشاور. من که از خودم چیزی نمی گویم.
آقا، آمریکا بودند که واقعه حمله به کشتی ایران اَجر پیش آمد. در حقیقت، متن سخنرانی ایشان در سازمان ملل آماده شده بود و با این واقعه ایشان یک پاراگراف به متن سخنرانی افزودند و ما هم به تبع، آنرا در متن مان اضافه کردیم. نکته جالبی که در اینجا اتّفاق افتاد این بود که ریگان یک خبطی کرد. خب می دانید دیگر؛ در آمریکا همین هم اکنون کسی به حرف سازمان ملل گوش نمی دهد. بله، اینجا تریبون بین المللی است ولی فقط دنیای تبلیغی است؛ یعنی آن چیزی را که بخواهند پخش می کنند. ما خیال می نماییم اینجا چون سازمان ملل است، هم اکنون همه تلویزیون های آمریکا به آن می پردازند؛ درحالی که صد نفر در سازمان ملل برای خودشان نطق می کنند، اصلاً یک نفر از مردم آمریکا و کانادا هم نمی بیند. امّا خبطی که ریگان کرد این بود که آن ماجرای کشتی ایران اَجر واقع شد و وقتی نظر ریگان را راجع به ایران پرسیدند، گفت من هم اکنون جواب نمی دهم، منتظرم که ببینم فردا رئیس جمهوری ایران چه می گوید که بعد من نظر بدهم. بنابراین، تمام توجّهات را به سخنرانی آقا جلب کرد؛ یعنی عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد. بنابراین نطق ایشان در جاهای مختلف پخش گردید. من به بچّه ها گفتم دشمن صد میلیون دلار به نفع ما کار کرد. اصلاً همه توجّهات به صحبت رئیس جمهوری ایران بود و خب اوّلین بار هم بود که رئیس جمهور از ایران به سازمان ملل آمده بود.
در سازمان ملل که آقا می خواستند نطق بکنند، حالا به عنوان رهبری از دنیای اسلام و با توجّه به عربی قوی آقا و تلفّظ نسبتاً خوب ایشان، من خدمت ایشان گفتم خوب است شما این نطق را به عربی بخوانید. پنجاه کشور اسلامی نشسته اند اینجا و خب شما متوجّهید که من از چه زاویه ای دارم می گویم؛ به هر حال، نطق به هر زبانی باشد ترجمه می شود ولی این که رهبر ایران به عربی نطق کرده، می توانست پیام خاصّی برای کشورهای اسلامی داشته باشد. در واکنش به این پیشنهاد من، آقا سری تکان دادند گفتند بله، ولی زبان فارسی زبان رسمی کشور است البتّه من هرچه می گویم مضمون جملات آقا است و بایستی در این کریدورهای سازمان ملل، زبان فارسی طنین انداز بشود! درحالی که آن وقت هنوز شوروی از هم نپاشیده بود و تاجیکستان هم نبود، بلکه فقط افغان ها این را می فهمیدند. خب ایشان توانایی اش را هم داشتند که به عربی سخنرانی کنند، امّا قبول نکردند. این برای من قشنگ بود. یک عدّه ای هستند که مثلا اعتقاد دارند اگر یکی آخوند شد، دیگر هیچ تعلّقی به ایران و ایرانیّت نباید داشته باشد و فقط طرف زبان و فرهنگ عربی باید برود! امّا آقا این طور نبودند و این چیزی است که خودم شاهدش بودم.
بطور خلاصه یادم هست در شروع جلسه صبحانه با روزنامه نگارها که در آن جلسه هم آدم های بزرگی بودند و آقا هم همه پرسش ها را خوب جواب دادند همه اشخاصی را که در هیات ایرانی یک سِمتی داشتند معرّفی کردند؛ یکی بطورمثال معاون وزیر خارجه بود، یکی وزیر خارجه، یکی رییس تشریفات. در واقع، متن سخنرانی ایشان در سازمان ملل آماده شده بود و با این واقعه ایشان یک پاراگراف به متن سخنرانی افزودند و ما هم به تبع، آن را در متن مان اضافه کردیم. در واکنش به این پیشنهاد من، آقا سری تکان دادند گفتند بله، ولی زبان فارسی زبان رسمی کشور است البتّه من هرچه می گویم مضمون جملات آقا است و بایستی در این کریدورهای سازمان ملل، زبان فارسی طنین انداز بشود!

categories & tags
In جشن, جشنواره, کادو, هدیه
By سازمان, سفر, شركت, فرهنگ